به هر طرف که در جهان بنگریم و از هر سو که بدان نگاه کنیم، چرخان و گردان است؛ الکترونها به دور هستهی اتم میچرخند، زمین به دور خود و خورشید میچرخد؛

نه گاوی که کِشی بیگار گردون بر آن بالای گردون شو که بودی2
به هر طرف که در جهان بنگریم و از هر سو که بدان نگاه کنیم، چرخان و گردان است؛ الکترونها به دور هستهی اتم میچرخند، زمین به دور خود و خورشید میچرخد؛ منظومهی شمسی به دور مرکز کهکشان راه شیری میچرخد؛ و کهکشان راه شیری نیز خود یکی از بالههای ابر خوشهی دوشیزه است که در حال چرخش است. شاید پیشینیان ایران زمین بر حق بودند که هر جا نامی از "فلک و افلاک" میبردند، مفاهیم"چرخش و گردش" را نیز همواره با آنها همراه میکردند که صد البته این از اخترشناسی دقیق قدما نبود و از عدم دقت آن بر میآمد.3
با این حال باید گفت که پیدایش چرخ در تاریخ حضور انسان روی زمین، بهواقع دیرهنگام است چرا که انسان مدرن یا همان انسان هوشمند هوشمند4 دست کم 200 هزار سال است که در جهان حضور دارد و بیش از 40 هزار سال است که هنر را میشناسد (هراری، 1396) و بیش از 10 هزار سال است که یکجانشینی را آغاز کرده (فاستر مککارتر، 1390) اما به نظر میرسد در همین اواخر، یعنی حوالی 5500 سال پیش، به فکر استفاده از چرخ برای حمل و نقل افتاد (آنتونی، 1395). گرچه استفاده از چرخ برای مصارف دیگر را که جلوتر بدان اشاره خواهد شد میدانست (Fazeli et al, 2010). اما از هنگامی که چرخ را برای حمل و نقل به کار برد (چه برای حمل بار و چه برای حمله و حرکت سپاه و لشکر) حال و هوای دنیای اجتماعی انسان به رنگ و لونی دیگر شد و گواه این تاثیر و اهمیت نیز صدها واژه و اصطلاح و نقش و تصویر و حکاکی است که از زمان ابداع آن در تمدنهای مختلف بر جای مانده و امروزه نیز اساس صنعت جهان مدرن بر چرخ، از هر شکل و نوع آن استوار است.
اما تاریخ استفاده از فناوری چرخش و دَوَران در منطقهی مرکزی ایران که موضوع این بحث است خود پیشینهای دراز دارد. نخستین نمودهای استفاده از حرکت دَوَرانی در فناوریهای انسانی منطقهی مرکزی ایران را شاید بتوان در سردوکهای گلی بر جای مانده از دورهای دانست که در اصطلاح فنی و تخصصی باستانشناسی به آن دوران نوسنگی5 میگویند که منظور همان دورهای است که انسان شروع به زندگی یکجانشینی مبتنی بر کشاورزی و دامپروری کرد (گیرشمن، 1379 و ملک شهمیرزادی، 1391). اما تاکنون قطعیترین شواهد مستقیمِ استفاده از چرخ (که البته یک چرخ سفالگری است و حرکت دورانی آن افقی بوده و نه عمودی) در منطقهی مرکز ایران از تپهی پردیس واقع در ورامین بهدست آمده است که تاریخ آن به حوالی 6800 سال پیش میرسد (Fazeli et al, 2007). این چرخ سفالگری که به اصطلاح چرخ دور کند است، از یک صفحهی مدور گلی پخته به قطر حدود 36 سانتیمتر و ضخامت 12 سانتیمتر تشکیل شده که هنوز محور مرکزی آن، که از جنس استخوان حیوانی بوده، در درون حفرهی مرکزی آن وجود دارد (تصویر 1) (همان). همچنین آثار چرخ و ساخته شدن دَوَرانی سفال نیز روی برخی از سفالهای بهدست آمده از دورهی دوم سیلک در منطقهی مرکزی ایران به خوبی دیده شده (Fazeli et al, 2010) و از اینرو بیتردید از دورهی دوم سیلک یعنی حدود 7000 سال پیش بدینسو، چرخ بهعنوان ابزاری فنشناختی برای رفع برخی از نیازهای جوامع انسانی منطقهی مرکزی ایران و بهویژه سیلک، مورد استفاده بوده است.
تصویر 1. چرخ سفالگری بهدست آمده از تپهی پردیس، دورهی انتقالی مس و سنگ (حدود 7000 سال پیش) (Fazeli et al, 2007).
از آنسو، شواهد باستانشناختی که از سراسر جهان بهدست آمده، تاریخ پیدایش و استفاده از چرخ برای حمل و نقل را بین 5500 تا 5000 سال پیش نشان میدهد. مهمترین شواهد این امر حضور برخی علایم گاریهای چهارچرخه روی دو تا از لوحهای نوشتاری معبد ایننَّ است که تاریخ آنها به حدود 5300 تا 5100 سال پیش باز میگردد (تصویر 2). همچنین تصویر یک گاری چهار چرخهی دیگر از روی یک قطعه کاسهی سفالی در لهستان بهدست آمده که تاریخگذاری مطلق آن نیز چیزی بین 5500 تا 5300 سال پیش است (تصویر 2) (آنتونی، 1395: 79-75). پس از این تاریخ نیز مدارک استفاده از چرخ به فراوانی در مناطق مختلف اوراسیا و بهویژه مناطق استپی شمال دریای کاسپین (مازندران) بهدست آمده است؛ چرا که در این مناطق بهسبب سردی زیاد و یخبندان، بقایای آلی مانند چوب برای مدت زمان طولانیتری باقی مانده و از بین نمیروند. از اینرو اگر تاریخ پیدایش چرخ برای حمل و نقل را براساس شواهدی که تاکنون حاصل آمده چیزی بین 5500 تا 5000 سال پیش در نظر بگیریم، حال باید دید آیا شواهدی از استفاده و بهکارگیری چرخ در منطقهی مرکزی ایران برای حمل و نقل در این تاریخ یا پس از آن وجود دارد یا خیر.
تصویر 2. (پایینترین ردیف f) علامت گاری چرخدار از معبد ایننَّ در میانرودان متعلق به حدود 5300 سال پیش؛ (بالا راست b) تصویر ارابهی چهارچرخ از روی یک ظرف سفالی از لهستان متعلق به 5500 تا 5300 سال پیش (آنتونی، 1395: تصویر 4-3).
تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد تاکنون در منطقهی مرکزی ایران تنها شواهد استفاده از چرخ همان وجود سفالهای چرخسازی است که دست کم از دورهی دوم در سیلک دیده میشود و این روند در دورهی سوم و بهویژه چهارم سیلک نیز ادامه پیدا میکند. به قطع و یقین سفالهای دورهی سوم و چهارم سیلک (یعنی از حدود 6300 تا 5000 سال پیش) با استفاده از چرخ حرفهای ساخته شده، بهنحوی که آثار استفاده از این فناوری بهخوبی روی کف یا پایهی نوع خاصی از ظروف که به ظروف "کف نخبُر6" معروف هستند، دیده میشود (تصویر 3). از طرف، دیگر شاید تنها نمونه یا شاهد مستقیم چرخ که تاکنون از سیلک بهدست آمده یک نمونهی مینیاتوری و احتمالن تزئینی چرخ باشد (تصویر 4) که بخشی از اشیای تدفینی و ساز و برگ اسب بوده است و به همراه متوفی در درون گور شمارهی 15 گورستان ب قرار داده شده بود (گیرشمن، 1389). اما به غیر از این مدارک، تاحدودی میتوان گفت تاکنون مدرک مستقیم یا غیرمستقیم دیگری از وجود چرخ در دورههای اول تا ششم سیلک کشف نشده است.
تصویر 3. سفالهای کف نخبُر، دورهی چهارم سیلک (پایگاه میراث فرهنگی سیلک)
تصویر 4. تنها نمونهی چرخ مینیاتوری بهدستآمده از سیلک، دورهی 6، گورستان الف (گیرشمن، 1389: 295، لوح 56، قطعهی 806).
از همینرو، باید اعتراف کرد که تاکنون مدرک مستقیمی که نشاندهندهی استفادهی ساکنان سیلک از چرخ باشد وجود ندارد. اما به قولی معروف "آیا نبود شواهد به معنای شواهد نبود است؟"7 که بیشک چنین نیست. به عبارت دیگر، نبود مدارک و شواهدِ وجود چرخ در سیلک به دو دلیل نمیتواند مدرکی بر نبود چرخ باشد. دلیل نخست آنکه، همانطور که اشاره شد، چرخ در حوالی 5500 تا 5000 سال پیش در میانرودان و همچنین در مناطق استپ و سایر مناطق اوراسیا ابداع و پس از 5000 سال پیش بهفراوانی مورد استفاده قرار گرفت. از اینرو، با توجه به این فراگیری استفاده از چرخ، میتوان چنین استنباط کرد که احتمال میرود در منطقهی مرکزی ایران و نیز در سیلک که یکی از مهمترین مراکز شهری و سکونتگاهی منطقه است نیز از چرخ بهعنوان وسیلهای برای حمل و نقل استفاده میشده است. از طرف دیگر، باید گفت که تاکنون تنها بخش کوچکی از سیلک مورد کاوش و حفاری قرار گرفته و بر این مبنا ممکن است شواهد و مدارکی دال بر استفاده از چرخ در سیلک در جاهایِ دیگرِ محوطه نهفته باشد که شاید در آینده کشف شود. همچنین باید اشاره کرد که مواد مورد استفاده برای ساخت چرخ در دوران پیش از تاریخ مواد آلی و پوسیدنی مانند چوب بوده و با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقهی مرکزی ایران محتمل است که این مواد بهراحتی در طول زمان از بین بروند، بنابراین چندان نمیتوان انتظار کشف شواهدی از چرخ را در این منطقه داشت. در نتیجه، اگرچه مدراک جدی و قطعیِ دال بر استفاده از چرخ در محوطهی سیلک کشف نشده، است اما نمیتوان بهطور قطعی از عدم استفاده از چرخ و فناوری چرخ در منطقهی مرکزی ایران صحبت به میان آورد. باید امید داشت که در طی کاوشها و پژوهشهای باستانشناختی آینده شواهد مستقیم و یا غیرمستقیمی از استفاده و بهکارگیری چرخ در این منطقه بهدست آید و دانش ما را نسبت به تاریخ استفاده از این فناوری در این منطقه افزونتر کند.
پانویس
1- عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان
2- مولوی
3- چرا که اساس اخترشناسی پیشینیان، چه در ایران زمین و چه در سراسر اوراسیا، بطلمیوسی و زمینمرکزی بود که از اساس نادرست است.
4- homo sapiens sapiens
5- Neolithic
6- String Cut Base
7- Absence of evidence is not evidence of absence
منابع
آنتونی، دیوید دبلیو. 1395، هندواروپائیان: نقش اسب و چرخ در گسترش زبانهای هندواروپایی، ترجمهی خشایار بهاری، نشر فروزان.
فاستر مک کارتر، سوزان. 1390، نوسنگی، ترجمهی حجت دارابی و جواد حسینزاده ساداتی، انتشارات سمیرا.
گیرشمن، رومن. 1379، سیلک (جلد اول)، ترجمهی اصغر کریمی، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور.
گیرشمن، رومن. 1399، سیلک (جلد دوم)، ترجمهی اصغر کریمی و آزیتا همپارتیان، انتشارات مرسل.
ملک شهمیرزادی، صادق. 1391، روستائیان سیلک، تهران، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
هراری، یووال. 1396، انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر، ترجمهی نیک گرگین، نشر نو.
H. Fazeli, R.A.E. Coningham, R.L. Young, G.K. Gillmore, M. Maghsoudi and H. Raza 2007, Socio-Economic Transformations in the Tehran Plain: Final Season of Settlement Survey and Excavations at Tepe Pardis, Iran: Journal of the British Institute of Persian Studies, Volume 45, 2007 - Issue 1: 267-285.
H. Fazeli Nashali, M. Vidale, P.Bianchetti, G. Guida, R. Coningham 2010, The evolution of ceramic manufacturing technology during the Late Neolithic and Transitional Chalcolithic periods at Tepe Pardis, Iran, Archaologische mitteilungen aus Iran und Turan., 42 . pp. 87-112.
نظرات کاربران