پاسداشت هشتادمین سال ثبت بنای چهارتاقی نیاسر صرفَن پاسداشت بنای چهارتاقی نیاسر نیست بلکه در واقع گرامی داشت هویت، تاریخ، فرهنگ و هنر سرزمین ما است.

پاسداشت هشتادمین سال ثبت بنای چهارتاقی نیاسر صرفَن پاسداشت بنای چهارتاقی نیاسر نیست بلکه در واقع گرامی داشت هویت، تاریخ، فرهنگ و هنر سرزمین ما است. ارزش تاریخی فرهنگی منطقهی نیاسر تنها به این بنا محدود نمیشود چرا که این بنا بخشی از بافت تاریخی نیاسر به شمار میرود. وقتی در متون تاریخی نیاسر را جستوجو میکنیم، میبینیم که صحبت از بنیاد شهر و آتشکدهای است که توسط اردشیر بابکان ساخته شده است. این امر نشان دهندهی اهمیت و جایگاه این منطقه در دوره ساسانی بوده است. شاهان ساسانی به شاهان شهرساز معروفاند و برپایی شهر همراه با ساخت آتشکدهها هم نشاندهنده اهمیت و اعتبار آن شهر است. به نظر میرسد آتشکدهی نیاسر که مشرف به شهر نیاسر است در بخش ارگنشین یا کهندژ شهر و در میان باغها و بناهای حکومتی قرار گرفته باشد. امروزه نیز محلهای که آتشکده در آن واقع است به محلهی قلعه مشهور است. بنابراین آتشکده نیاسر خارج از بافت شهری و دور از محل سکونت نبوده است. بیشک با بررسی باستانشناختی محلههای شهر نیاسر میتوان صحت این امر را ارزیابی کرد.
در سال1316 زمانی که گیرشمن مشغول کاوش در تپه سیلک بود به اتفاق هاردی معمار هیئت کاوش، بازدیدی از چهارتاقی نیاسر انجام میدهند و پلانی از بنا توسط هاردی تهیه میشود و مقالهای کوتاه از آن منتشر میکند. یک سال بعد از این است که چهارتاقی نیاسر به ثبت ملی میرسد. دوباره بنا به فراموشی سپرده میشود تا این که در سال 1334 اداره کل باستان شناسی وقت، عملیات مرمت و بازسازی آن را انجام میدهد که خیلی اصولی نبود و اشکالات فنی داشت. چهارتاقی نیاسر یکی از آتشکدههای مهم دوره ساسانی و از آثار شاخص منطقهی نیاسر است. به نظر میرسد با توجه به سلسله مراتب سهگانه آتش در دورهی ساسانی، در آتشکدهی نیاسر احتمالا آتش آدران1 نگهداری میشد؛ آتش آدران یک آتش محلی است. موقعیت جغرافیایی منطقه نیاسر، بافت و ترکیب جمعیتی منطقه و نیز مشخصات سبک معماری مجموعه2 ، نشان دهندهی آن است که در اینجا آتش آدوران برپا بوده است.
شوربختانه در حال حاضر دخل و تصرف بسیاری در محیط پیرامونی چهارتاقی انجام شده و منظر طبیعی و فرهنگی آن برهم خورده است. بررسی تصاویر بنا و محوطهی اطراف آن از هشتاد سال گذشته به این سو نشان میدهد تغییرات بنا و سیمای اطراف آن رشد شتابانی به خود گرفته است و بیم آن میرود با ادامهی این وضعیت، موجودیت این اثر ارزشمند به مخاطره بیافتد. به نظر میرسد تخریب مجموعهی آتشکدهی نیاسر از زمان ناصرالدین شاه آغاز شده است. هوتوم شیندلر در بازدید خود از چهارتاقی نیاسر اشاره میکند که در این مکان خانه تابستانی یک تاجر کاشانی است که دیوارهای این خانه به آتشکدهی نیاسر چسبیده است. همچنین از فضاهای دستکندی در زیر آتشکده یاد میکند که امروزه اثری از آنها دیده نمیشود. متاسفانه فعالیتهای معدنکاری در جنوب محوطه، جدا از تاثیرات مخرب آن بر آتشکدهی نیاسر، رابطهی دو سویهی آتشکده با محیط پیرامونی را از بین برده و حریم منظری آن را مخدوش کرده است. آن چنان که بررسی عکس هوایی منطقه نشان میدهد احتمال میرود آثاری در این محدوده وجود داشته باشد که بتواند منظر تاریخی ما را بهبود بخشد. امیدواریم با همکاری معدن و انجام عملیات بازسازی پیرامونی چهارطاقی شاهد بهتر شدن چشمانداز منطقه باشیم.
کوه کرکس از رشته کوهای مرکزی ایران است که از شمال غرب کاشان تا جنوب شرق نطنز را در بر میگیرد. شکلگیری جوامع انسانی در دامنههای کرکس به دلیل وجود شرایط اقلیمی معتدل، چشمههای متعدد، پوشش گیاهی و جانوری مناسب، تعامل میان انسان با زیستبوم را رقم زده است. منطقهی نیاسر از جمله مناطقی است که در دورههای مختلف تاریخی قبل و بعد از اسلام از ظرفیتهای بالقوهی آن بهرهبرداری شده و بر غنای فرهنگی نیاسر افزوده است. تغییر در چشماندازهای طبیعی و مناسباتی که انسان با محیط طبیعی برقرار میکند در فهم محیط فرهنگی او و معنای حضور آثاری که به وجود آورده، موثر و راهگشاست. از این رو برای درک بهتر آتشکدهی نیاسر، توجه به محیط پیرامونی آن و ارتباط و نسبت آن با سایر آثار ضروری است. نیاسر به علت داشتن اقلیم خوش و منابع آبی آن که از گذشتههای دور تامین کنندهی بخشی از آب کاشان بوده و حیات را به کویر تشنه ارزانی داشته، همواره مورد توجه بوده است. آب نقش تعیین کنندهای در شکلگیری شهر و احتمالن رفتارهای آئینی مرتبط با آن داشته و موجب قداست این کانون شده است. چنانکه در دوران اسلامی نیز شاهد تداوم سنتهای آئینی ایران باستان در بسیاری از مناطق کاشان هستیم.
همچون بسیاری از شهرها که در پای کوه ساخته شدهاند شهر نیاسر نیز در دامن و پناه کوه کرکس ساخته شده است. مکانگزینی این شهرها اتفاقی نیست و دارای معانی بلندی در فرهنگ ایرانی است. شهر در پایین کوه ساخته میشود و عبادتگاهها هم در بلندترین نقطه برپا میشوند. ایجاد چهارتاقیها بر فراز بلندی، سنتی رایج در دورهی ساسانی بود و اکثر آنها بر بالای تپهها، کوهها و دامنهها بنا شدهاند. ریختشناسی کوه به گونهای است که ضلع شمالی دامنهی آن با یال صخرهای بلندی مانند دیواری طبیعی، محصور شده و محوطهی را در پناه خویش گرفته است. از جبههی شرقی، با شیب ملایمی به صورت تراس طبیعی درآمده که در انتها با برش بستر صخرهای آن، آبشار نیاسر را شکل داده است. این بستر طبیعی که در بالاترین نقطه و مشرف به شهر نیاسر قرار گرفته، محل مناسبی برای ایجاد آثار معماری بوده است. مزیت مهم دیگر این مکان، چشمهای است که در پای آن روان است و مجموعهای از بناها را در پیرامون خود سازماندهی کرده است. این چشمه در ناحیه کم آب کاشان از احترام و تقدس زیادی برخوردار بوده است. تا همین اواخر نیز چشمه اسکندریه در باورها و آداب و رسوم مردم نیاسر مورد تقدس و احترام بوده است به طوری که هر ساله مراسم و جشن¬های آئینی در محل این چشمه برگزار می¬شد. کلانتر ضرابی در وصف چشمهی نیاسر از چشمه¬های زنانه و مردانه در این محل یاد می¬کند که به فاصله پنجاه متر از یکدیگر ساخته شده بودند. بنابراین وسعت این منطقهی باستانی محدود به محوطهی چهارتاقی نبوده و حوزهی وسیعتری را شامل میشده است که در حال حاضر با صراحت نمیتوان دربارهی آثار آن اظهار نظر کرد. مهمترین اثری که در حد شرقی محوطه شناسایی شده، غارهای دستکندی است که در زیر باغ تالار و باغهای اطراف آن و در دل صخره دامنه کوه کنده شده است. به نظر میرسد انتساب هر کارکردی به غار دستکند نیاسر و ارتباط احتمالی آن با آتشکده، نیازمند مطالعات جامعنگر باستانشناختی است.
امروزه در پایین دست چشمهی اسکندریه مسجدی به نام امام حسن عسگری(ع) واقع شده است که از پیشینه تاریخی آن اطلاعی در دست نیست. در عکسی قدیمی مربوط به پیش از ساخت و ساز جدید، آن را به صورت یک بنای ساده و کوچک با یک فضای ورودی بزرگ و دو پنجره در نمای شرقی نشان میدهد که شباهتی به مساجد متعارف ندارد. به علاوه در دور نمای عکس نصرالله مشکوتی3 از چهارتاقی نیاسر، تقریبا نیمی از نمای غربی پشت بنا به صورت تو رفته و فضای سر باز شبیه به سکو دیده میشود. در متون تاریخی اشارهای به این مسجد نشده است. همچنین محققانی که از این محل بازدید کردهاند، ذکری از آن به میان نیاوردهاند. برای اطمینان از این امر و یا احتمال وجود نیایشگاهی قدیمی، میتوان به گمانهزنی در محل پرداخت. در حال حاضر آب چشمهی اسکندریه از طریق کانالی به زیر مسجد هدایت شده و در حیاط مسجد وارد حوضی شده است، سپس به سمت باغ تالار جریان مییابد. تا سالهای اخیر در روز عید قربان، مراسم قربانی گاو در کنار حوض مسجد برگزار میشد. در عکسی که از بنای قدیمی مسجد گرفته شده است، چنین حوضی در جلوی آن دیده نمی شود و به نظر از ساختههای جدید به شمار میرود.
در جنوب شرق محوطهی چهارتاقی، قبرستانی تاریخی قرار دارد که قدمت آن بنا بر سنگ قبرهای موجود، به دورهی صفویه میرسد. گرچه مشکوتی به آثاری از دوران قبل از اسلام در گورستان نیاسر اشاره کرده است اما امروزه شواهدی از آن در دست نیست. حضور گورستان در کنار مجموعههای مذهبی، سنتی مرسوم در ایران بوده است که سابقهی آن به دوران قبل از اسلام میرسد. بر اساس متون تاریخی باغ تالار و عمارتهای آن محل تفریح سلاطین و بزرگان صفوی بوده است. در دوره قاجار نیز در میان باغ تالار، بنای معروف به تالار یا حوضخانه ساخته شد. این کوشک تفرجگاه حاکمان و صاحب منصبان کاشان بود. احتمال میرود این بنا بنیانی قدیمتر داشته باشد، ساخت چنین بناهایی در سنت معماری و شهرسازی ایرانی سابقهای طولانی دارد.
بنابراین جایگاه ممتاز دامنهی کوه وَلم در بافت شهری نیاسر، بستر مناسبی را برای شکلگیری مجموعه آثاری از دوران قبل و بعد از اسلام فراهم کرده است. آثاری که تا کنون در این مکان شناسایی شده، نشاندهنده پیوستگی تاریخی و تداوم سنتهای فرهنگی در جهت تامین نیازهای جامعه بوده است. شناخت محیط طبیعی از یک سو و آگاهی از مناسبات سیاسی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و مهندسی مترتب بر این آثار از سوی دیگر، موجودیت آنها را معنا میبخشد. کوه، آب و بنیان شهر در دامنهی کوه کرکس، از عناصر بنیادین هویت نیاسر بوده است. شهرهای زیادی در ایران در پای کوه
شکل گرفته و تقدس یافتهاند. همچنین بسیاری از عبادتگاهها بر فراز کوهها و یا در کنار آبها بنا شدهاند. کوه و آب اجزای جدایی ناپذیر تاریخ، دین و فرهنگ آریایی بودهاند. کوه و آب در باورهای ایرانیان، مقدس و موجودی زنده و زاینده بود. سه آتشکده بزرگ دوره ساسانی با کوه ارتباط داشتند. تثلیث کوه، آب و آتش از عناصر سه گانه مقدس در نیاسر است. بزرگداشت آتش از اقدامات مورد اهتمام شاهان ساسانی بوده است و با وجود ورود اسلام به ایران، مورخان و جغرافی نویسان ایرانی و عرب از جامعه زرتشتی و برپا بودن آتشکده ها در شهرهای مختلف اصفهان تا سده پنجم هجری گزارش کردهاند. بنیاد آتشکده نیاسر به فرمان شاه ساسانی از جنبههای سیاسی، دینی و اقتصادی حائز اهمیت و بیانگر قدرت و مشروعیت حکومت در حمایت از دین رسمی جامعه است. اگرچه از چگونگی اجرای مراسم دینی توسط روحانیون زرتشتی آگاهی نداریم اما می دانیم نیایش آتش در آتشکدهها از فرایض و آئینها به شمار میرفت و تولیت و نگهداری آتشکدهها دارای سازمانی نظام یافته و بر عهده موبدان بود. ساخت آتشکدهها و تامین هزینههای نگهداری آنها از امور مهم حکومت و مورد حمایت و پشتیبانی حاکمان بود. مردم هر منطقه آنها را گرامی میداشتند و آتش مقدس در کانونهای آئینی همچون حاشیهی دشت کویر، همواره روشن و فروزان بوده است.
نیاسر علاوه بر میراث فرهنگی غنی، از میراث طبیعی متنوعی برخوردار است. این منطقه با اقلیمی کوهستانی از مراکز ییلاقی و گردش پذیراست. کوه کرکس، کوه هیم، که از دشت سر برآوردهاند، آبشار نیاسر و چشمهسارهایی که روزگاری کویر تشنه کاشان را سیراب میکرد، نیز باغهای فراوان و درختان کهنسال مثمر و غیر مثمر در حقیقت اجزا میراث طبیعی نیاسر به شمار میروند.
همچنین نیاسر در حوزه میراث معنوی یا میراث فرهنگی ناملموس، نیاسر یک گنجینهای ارزشمند است. مراسمهای آئینی مانند سقایی خوانی، نخل گردانی، قربانی گاو در عید قربان، مراسم هوم بابایی، مراسم گلابگیری و تولید عرقیات گیاهی، جشن اسفندی، دانشها، مهارتها و هنرهای بومی و تولیداٌت محلی گوشهای از این میراث فرهنگی ناملموس است.
نیاسر در دوران قبل و بعد از اسلام از رونق و اعتبار برخوردار بوده است. علیرغم آنکه نیاسر یکی از مهمترین شهرهای گردشگری شهرستان کاشان محسوب میشود، آنچنان که شایسته است قابلیتهای آن مورد توجه قرار نگرفته و مغفول مانده است. لذا امیدواریم با برنامهریزی و بهرهبردای مناسب از جاذبههای تاریخی و طبیعی نیاسر و با شناخت عمیقتر از منطقه، بتوان چشمانداز روشنی را برای نیاسر ترسیم کرد. در پایان، کلام خود را با شعری از استاد شفیعی کدکنی به پایان میبرم:
تا کجا میبرد این نقش به دیوار مرا / تا بدانجا که فرو میماند/ چشم از دیدن و / لب نیز زگفتار مرا
پی نوشت
(1) آتش آدران در مناطق کوچک برپا میشد و در مرتبهای پایینتر از آتش بهرام یا آتش ایالتی قرار میگیرد. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به:
بویس، مری، (1386الف). زردشتیان باورها و آداب دینی آن ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: ققنوس.
بویس، مری، (1386ب). «دیانت زرتشتی در دوران متاخر»، دیانت زرتشتی، ترجمه فریدون وهمن، به کوشش کای بار، آسموسن و بویس، تهران: جامی،183-129.
کریستنسن، آرتور، (1382). ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران: صدای معاصر.
(2) برای آگاهی بیشتر درباره چهارتاقی نیاسر رجوع شود به:
رضائی نیا، عباسعلی، (1397). «ملاحظاتی درباره ساختار معماری و کاربری چهارتاقی نیاسر، پژوهشهای باستان شناسی ایران»، شماره 17، دوره هشتم، 160-141.َ
(3) مشکوتی، نصرالله، (1345). «نظری به تاریخ باستانشناسی کاشان و بنای مشهور تاریخی مسجد سلیمان»، هنر و مردم، شماره 54 و 53، 14-7.
نظرات کاربران