در داستانها و فیلمهای اندکی که شخصیت چاق در آن مطرح میشود، اغلب به مهربانی چاقها اشاره میشود مثل همین فیلم. چارلی مرد فوقالعاده مهربانی است اما مهربان با کی؟

شما میدانید خمبه یعنی چه؟ احتمالا نمیدانید، اما من با این کلمه بزرگ شدهام. خمبه همان خمره است با لهجهی کاشانی. من از همان سالهای کودکی خمبه بودم و هر بچهای با من لج میشد اولین حرفی که به زبانش میآمد این بود:
ـ من با تو خمبه بازی نمیکنم.
ـ اون دختر خمبه رو ببین.
ـ خیلی خمبه و خرسه ببینی میشناسیش.
من خودم را از میان این واژهها بیرون کشیدم و همهی عمر تلاش کردم تا گوشم این کلمات را نشنود. بغضم را در میان بالش دندان زدهام به گریهای بیصدا تبدیل میکردم تا نشان بدهم از شنیدن این حرفها ککم نمیگزد. دروغ بود. تا چند سال پیش نقش بازی میکردم اما حالا دیگر در شصت سالگی این حرفها برایم خاطرهای است که گاهی میشود به آن خندید.
زمانی که فیلم The Whale را میدیدم، فکر کردم یعنی تصور آدمهای چاق و لاغر از دیدن این فیلم و این شخصیت چقدر با هم تفاوت دارد. چیزی که در تمام مدت فیلم مرا سرگرم کرد نه ناتوانی چارلی در حرکت کردن بود و نه مردم گریزیاش. بلکه مدام به این فکر میکردم که چرا در این فیلم به جنبههای دیگری از چاقی پرداخته نشده است و آیا اصولا این فیلمی در ستایش یا نکوهش چاقی است؟
در داستانها و فیلمهای اندکی که شخصیت چاق در آن مطرح میشود، اغلب به مهربانی چاقها اشاره میشود مثل همین فیلم. چارلی مرد فوقالعاده مهربانی است اما مهربان با کی؟ با همه کس به غیر از خودش. راستش واقعیت این نیست. منِ خمبه خودم را خیلی دوست دارم و برای رهایی از چاقی هم تلاش زیادی کردهام حالا اگر مثل خیلی موارد در زندگیام موفق نبودهام، این ماجرای دیگری دارد.
فیلم بیش از هر چیز از اثری که فرقهها و مذاهب مختلف بر روان آدمها میگذارند حرف میزند و به نظرم استفاده از چاقی شخصیت و نامگزاری فیلم بیشتر برای مطرح شدن فیلم است وگرنه مضمون اصلی آن اثر مخرب فرقهها بر زندگی خانوادههاست.
آیا چارلی با این همه غذا خوردن قصد دارد به جای معشوقی که با گرسنگی کشیدن بهخاطر تبعیت از فرقهای خاص جانش را از دست داده، هم غذا بخورد؟ ایا لیز خواهر فداکار معشوق از دست رفته با ساندویجهای بزرگی که برای چارلی میآورد دارد روح خود را تسکین میدهد و بر عذاب وجدانی که بخاطر از دست دادن برادرش دارد مرهم میگذارد؟ از این منظر فیلم قابل بررسی روانشناختی است؛ اما بیشک فیلم نمیتواند با پرداختن به غذا خوردن و مشکلات حرکتی فرد نمای کاملی از شخصیت یک فرد چاق و آسیبهایی که افراد جامعه با رفتار و گفتار خود بر یک فرد چاق وارد میآورند را نمایش دهد.
نمیدانم در بقیه دنیا با افراد چاق چطور برخورد میشود ؛ اما به عنوان فردی که همهی عمر همچنان خمبه ماندم و بارها نیاز به درمان برای موارد متفاوت داشتم هرگز نمیتوانم توهینها و تحقیرهایی را که از طرف کادر درمان بر من وارد شد فراموش کنم.( از کادر درمان نوشتم به دلیل آنکه انتظار متفاوتی از این گروه داشتم.) به همین دلیل فیلم The Whall را کاری شتابزده میدانم که با جمع کردن چند موضوع متفاوت تلاش دارد از چاق بودن شخصیت به عنوان نگاهی نو و پیشرو بهره بگیرد. همانطور که در سالهای اخیر از همجنسگرا، سیاهپوستها و گروههایی که کمتر دیده شدهاند، بهره گرفته شده است.
اگر شخصیت چارلی چاق نبود و فقط فردی بود که به سلامت خود اهمیت نمیداد و برای رسیدن به معشوق مرگ را (البته به شکلی متفاوت) انتخاب میکرد و در عینحال تمام علاقهاش معطوف به فرزندی بود که به او توجه نمیکند؛ آیا داستان تفاوتی داشت؟
چاق بودن تنها داشتن یک فیزیک خاص نیست. چاق بودن مجموعهای از مشکلاتی است که فرد تحمل میکند نه به این دلیل که پرخور است بلکه گاهی به این علت که هیچ راهی برای لاغر شدنش به نتیجه نمیرسد.
سالهاست صنایع متعدد از الگویی که هالیوود برای زن و مرد زیبا و نرمال ساخته است بهره میبرند. هالیوود و صنایع فشن، نوع زندگی و رفتار و هیکل ما را تعیین میکنند. دنیا بر این مدار میچرخد ،اما شاید روزگاری دوباره سر برسد که مثل دوران قاجار، مادرهای ایرانی درگوش پسرهایشان بخوانند که:
ـ زن باید خوشگل باشه، سفید و کمی چاق
اما آرزوی من آن است که روزگاری برسد که آدمی را مجموعهای بدانیم از نشانههای مختلف که خود تلاش کند به جایی برسد که دیگر از باز بودن دوربین کامپیوترش شرمنده نباشد و بتواند رو در روی مخاطبانش از چیزهایی که دوست دارد حرف بزند.
نظرات کاربران