,,

منوچهر خلیق در پانزده آذر 1335، پیش از آنکه پانزده سالش تمام شود، وارد کارخانه‌ی شماره یک می‌شود.

تا روشنای شهر

تا روشنای شهر

این روایت، داستان برق کاشان است به روایت منوچهر خلیق

 از سالهای 1300 به بعد، رفته رفته در شهرهای بزرگ و کوچک ایران، تاسیساتی برای تولید، توزیع و فروش برق ایجاد شد. دولت صنعت برق را با تاخیر گسترش میداد و با توجه به علاقهی بخش خصوصی به مزایا و آگاهی این بخش از سود ناشی از فروش برق، بخش خصوصی در این راه پیشقدم میشود و فعالیتهایی در مقیاس کوچک و محدود و به طور کلی منفک از یکدیگر انجام میدهند. بخش خصوصی عمدتن با تاسیس کارخانههای صنعتی، دارای تجهیزات برق اختصاصی میشدند و توانستند مازاد برق مصرفی شرکت را وارد سیستم برقرسانی شهری کنند. تا اواخر دههی سی، تنها بخش خصوصی مسئولیت توسعهی برق کشور را برعهده داشتند.

در کاشان، احتمالن پیش از 1310، زرتشتیها اولین موتور برق را برای شهر میآورند که بدین وسیله برق اندکی برای روشنایی شهر فراهم میشود. در همین سالها کاشان جزء شهرستانهایی است که در سال 1311 (و شاید سه چهار سال پیش از آن) توسط شرکت «کیخسرو جمپور پارسی و شرکا» دارای واحد تولید برق بوده است.

تا قبل از سال 1326 کاشان فاقد شبکهی برق عمومی بوده و در آن سالیان تنها دو دستگاه مولد با توان پنجاه اسب بخار حدود دویست خانوار را برق میداده است، که به درخواست مردم و ضرورت برق در رشد و آبادانی شهر و بنا به درخواست ادارات فرمانداری و شهرداری و همچنین بزرگان شهر از شرکت ریسندگی شمارهی یک، هیات مدیره با پیشنهاد تامین برق شهر از مازادِ برق تولیدی کارخانه موافقت میکند. شرکت ریسندگی و بافندگی ضمن اعلام آمادگی، پیشنهاد خود را به وزارت کشور ارسال میکند و به تایید آن وزارت نیز میرسد. پس از آن در پیمانی به شمارهی 20941/21111 مورخهی 10/5/1326 امتیاز احداث شبکهی برق شهر کاشان به مدت پانزده سال به کارخانهی ریسندگی کاشان واگذار میشود.

تامین برق از شبکهی فشار ضعیف از سال 1327 آغاز و به تدریج که مصارف و مصرفکنندگان برق توسعه مییابد، با نصب ترانسفورماتورهای شهری از سال 1331، برق به صورت فشار قوی تامین میشود.

حاج جعفر تفضلی در آن زمان مسئول دیزلخانه و نظارت تعمیرات کارخانه بوده است. مشکل اصلی این بخش کارخانه آموزشندیدهگی مسئولان و کارگران است. البته که موسیو فوکس، تکنسینی بوده که در سالهای شروع به کار دیزلخانه حضور داشته و کارگرانی را هم در این واحد آموزش داده است. اما با رفتن او به کشورش، مشکلات تازهای شروع میشود که تا زمان حضور فوکس، یا نبودهاند و یا به دلایل فنی و یا به دلایل عدم بهرهبرداری صحیح به وجود میآمدند. دیزلخانهی کارخانهی ریسندگی با دو دستگاه دیزل DEUTS,2X نخستین دستگاههای ریسندگی خود را به کار میاندازد. این دیزلها، نخستین روشنایی کارخانه را سبب میشوند. با زیاد شدن تعداد دستگاهها و خواست مدیران کارخانه برای افزایش تولید و توسعه، دو دستگاه دیزل دیگر از شرکت M.A.N آلمان خریداری و راهاندازی میکنند. پس از آن، چهار دستگاه دیزل CROSTLY از انگلیس خریداری میشود و دیزلخانه را تکمیل میکند.

در سال 1326، با واگذاری امتیاز شبکهی برق شهری به کارخانه، مسئولیت و اهمیت دیزلخانه پررنگتر میشود. دیزلهای CROSTLY با توان پانصد اسب بخار به تامین برق شهر اختصاص مییابد و شرکت ریسندگی و بافندگی که روزهای پیش روی خودش را روزهای توسعه و افزایش تولید میبیند، دو دیزل M.A.N دیگر و یک دیزل DEUTS,2X خریداری میکند. در اوایل بهمن 1327 شرکت ریسندگی طی اعلامیهای از کلیهی مصرفکنندگان؛ شامل ادارات دولتی، ملی، بازرگانی و صاحبان خانهها، مغازهها، مساجد و گرمابهها و... تقاضا کرد، درخواست خود را طی 15 تا 30 بهمن تنظیم و به بخش دایرهی برق کارخانهی ریسندگی تسلیم کنند. در حقیقت کارخانه تا پیش از سال 1335 با ده دیزل و با قدرت 3100 اسب بخار، به صورت شبانهروزی، هم نیروی محرکهی روشنایی کارخانه و تولیداتش بوده و هم نیرویی برای روشنایی شهر کاشان.

با رفتن موسیو فوکس و نبود یا کمبود پرسنل تربیتشده، ترس و هراس از به کارگیری حداکثری از توان دیزلها باعث میشود که دیزلها خیلی زودتر از آنکه باید، در مسیر فرسودگی قدم بگذارند. کارگران این بخش از هراس اینکه اگر بار بیشتر از دیزلها بگیرند، مشکل پیش خواهد آمد و از آنجا که اگر مشکلی پیش میآمده کسی نبوده که رفع مشکل کند، به تقریب به اندازهی نیمی از ظرفیت دیزلها را استفاده میکردند و این امر پس از مدتی اصطکاک دستگاه و در نتیجه سروصدای دیزلها را زیادتر کرده است.  بعضی شبها که میزان مصرف بالا میرفته، دیزلها با سروصدای بیشتری همراه میشده و خیلی زود جوش میآورده و یاتاقانهایش میسوخته است و خاموشی گوشه به گوشهی شهر را سبب میشده است.

منوچهر خلیق  کارش را از دیزلخانه شروع میکند. منوچهر خلیق در پانزده آذر سال 1335، دو ماه و نیم پیش از آنکه پانزده سالش تمام شود، وارد کارخانه میشود. خلیق پیش از ورودش به کارخانه، در سیمکشیهای برق شهری از میدان کمالالملک تا دروازهی اصفهان به عنوان بردست مشغول به کار میشود و پس از مدتی به کارخانه میآید. کارگزینی به دنبال شخصی بوده که بتواند رابطی باشد میان مهندسین دیزلخانه و کارکنان آن بخش و از آنجا که خلیق هنوز چند کلمه و جملهای از انگلیسی دبیرستان در خاطرش مانده بود، آقای تفضلی او را به دیزلخانه میفرستد. خلیق تا سالها مسئولیت اپراتور اتاق کنترل را بر عهده داشته است. در سالهای 1342-1343 مسئول توربین‌‌خانهی کارخانه میشود. این مسئولیت را تا سال 1353 بر عهده داشته است. در سال 1353 کارخانه دو دستگاه دیزل برای کارخانهی نساجی آریا خریداری میکند و آقای منوچهر خلیق مسئولیت توربینخانه را به موسیو بُحرا میسپارد و خود برای نصب، بهرهبرداری و مدیریت آن قسمت به کارخانهی آریا میرود. بُحرا تا پیش از انقلاب در کارخانه میماند و با وقوع انقلاب به کشورش هند باز میگردد. پس از رفتن آقای بحرا، منوچهر خلیق مدیریت دیزلخانهی آریا و توربینخانهی کارخانهی ریسندگی و بافندگی را بر عهده میگیرد. مجموعهی توربینخانه شامل تولید و توزیع؛ برق، بخار، هوای فشرده، آب خام از چاهها، آب تصفیه صنعتی و آب مقطر بوده است.

در اوایل 1335 کارخانه قراردادی با وزارت کشور منعقد میکند. هدف از این کار گسترش دیزلخانه و نصب دو توربین به منظور تامین برق عمومی، خانگی و صنعتی کاشان بود. اولین توربین در سال 1957 میلادی (1336 شمسی) به کارخانه میآید و در سال 1958 به بهرهبرداری میرسد.

توربین دوم دو سال بعد به قسمتی که حالا دیگر از دیزلخانه به توربینخانه تغییر نام داده است، اضافه میشود. توربینها برای شرکت جی.ای.سی (جنرال الکترونیک) انگلیس بوده که بعدها یک شرکت آمریکایی به صورت کامل این کمپانی را خریداری میکند.

منوچهر خلیق دربارهی بهکارگیری توربینها میگوید؛ «توربین اول که نصب و راهاندازی شد، شبها دیگر قطعی برق نداشتیم. دیزلها بار اصلی را میکشیدند و توربینها در ابتدا مکمل بودند. آن زمان که توربینها آمد، هم شهر در حال گسترش بود و هم کارخانه. به کارخانه قسمت بافندگی اضافه شده بود و کارخانهی شمارهی دو هم به کار افتاده بود و باید توربینها برق شمارهی دو را هم تامین میکرد.»

در سالهای 38-1337 که توربینهای کارخانه راهاندازی میشود و برق‌‍‌‌‌رسانی کامل و مطمئنی در حوزهی صنعتی، عمومی و خانگی به وجود میآید، موضوعِ تامین برق تأسیساتِ لولهکشی جدیدالاحداثِ آب کاشان در سازمان برنامه مطرح میشود. مهندسین و مشاورین وزارتخانهی دولتِ وقت پس از مطالعه و تحقیقات خود به این نتیجه میرسند که مطمئنترین طریقهی تامین برقِ تأسیسات آب کاشان کمکگیری از توربینخانهی کارخانهی ریسندگی و بافندگی است، و از سال 1338 به بعد تامین برقِ چاههای شبکههای آبرسانی سازمان آب کاشان نیز به کارخانهی ریسندگی واگذار میشود. مدیران و کارکنان شرکت سهامی ریسندگی کاشان از مرداد 1326 که تامین برق شهر به مدت پانزده سال به آنها واگذار میشود تا پانزده اردیبهشت 1348 که در اجرای قانون سازمان برق ایران، تأسیسات شبکهی برق به شرکت سهامی برق منطقهای اصفهان انتقال یافت، با احساس مسئولیت نسبت به وظیفهای که عهدهدارش بودند در مسیر رفاه و آسایش همشهریان خود کوشیدند. قرارداد پانزده سالهی وزارت کشور با شرکت ریسندگی در نیمهی اول سال 1341 خاتمه مییابد و وضعیت وزارت در حال بلاتکلیفی باقی میماند. نه در جهت تمدید اقدامی صورت میگیرد و نه در جهت قطع همکاری. در آن سالها، که سالهای اوجگیری شرکت نیز بوده است، مدیران تصمیم میگیرند که روشنایی شهر را به خاموشی نگهدارند و این تصمیم تا اردیبشهت ماه 1348 ادامه مییابد و برق سراسری به کاشان میرسد. به این ترتیب دوران تامین بیست و دو سالهی برق کاشان توسط شرکت ریسندگی به پایان میرسد.

منوچهر خلیق میگوید: «بهرهبرداری توربین اول و دوم، دو سالی میانش فاصله افتاد. توربین دوم که اضافه شد ما دیزلها را از مدار خارج کردیم. دیزلها تا سال 1342 کار میکرد و بعد از آن دیگر به طور کامل از مدار برق خارج شد. توان تولیدی توربینها بسیار بیشتر از هر دهتای دیزلها بود. برق شهری که آمد، دیگر کارخانه نیاز نبود برق شهر را هم تامین کند. شرکت سالها در حال راهاندازی کارخانهی نساجی آریا بود. قرار بود برق کارخانهی آریا را هم برق شهری تامین کند. اما امکانش به وجود نیامد. قرار شد برای راهاندازی دستگاههای کارخانهی آریا یک دیزلخانه هم در خیابان کارگر تأسیس کنیم. دولت وقت اجازهی خرید و راهاندازی دیزلها را نمیداد. آقای تفضلی آنقدر پیگیر شد تا اجازهاش را گرفت و ما دو دیزل یا ژنراتور خریداری کردیم و کارخانهی آریا با دیزلخانهی جداگانه شروع به کار کرد.»

کارخانهی آریا که راهاندازی میشود، توربینخانه و دیزلخانهی شرکت در کنار برق سراسری شهر کار میکند و البته که در سالهای بعد کارخانههای ریسندگی و بافندگی کاشان نیز برای دستگاههایش به برق سراسری متصل میشود و توربین و دیزل برای مواقع اضطراری وارد مدار میشدند. در سالهای جنگ ایران و عراق که در بسیاری از مواقع شهر و به خصوص مراکز بهداشتی و درمانی و خدماتی با قطعی برق روبهرو میشده است، توربینها راهاندازی میشده و قطعی برق را جبران میکرده است. آخرین بهرهبرداری از توربینها و دیزلها تا پایان جنگ ادامه داشته و اوایل دههی1380 همزمان با آغاز بدهکاریهای شرکت ریسندگی و بافندگی، فروخته و به بخش خصوصی واگذار گردید، تا پروندهی برقرسانی کارخانه برای همیشه بسته شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پینوشت:

1-مصاحبه با منوچهر خلیق

2-تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج3، دانشگاه تهران،1368

3-زندگی و کارنامهی حسن تفضلی، فریدون شیرینکام، گام نو، 1396

4- نامههای ارسالی و دریافتی کارخانه به ادارات، آرشیو خانم سیما تفضلی

 

نظرات کاربران